محل تبلیغات شما

دلم قدم زدن میخواهد

            با یک چتر زیر باران

                      تو هزار بار بگویی" دوستت دارم "

                                   ومن هر بار صدای باران را بهانه کنم

                                                  و بگویم " چه گفتی ؟"

 

تا لحظه ی بوسیدن او فاصله ای نیست

                                       ای مرگ به قدر نفسی دست نگه دار

سلام صبح چشای مهربونت بخیر

امروز انگیزه ی اومدن سر کار نداشتم. چون بهم گفته بودی تا دوشنبه هفته بعد نیستی. انگار یجورایی اینو گفتی که بیشتر مواظب باشم. منم سعی میکنم پا روی دلم بزارم و هیچ پیامی ندم تا هرجا هستی راحت و بی دغدغه باشی.

راستش حس خوبی ندارم. احساس میکنم خیلی داری تلاش میکنی از من دور بشی . بهت حق میدم بخاطر زندگی مشترکت نگران باشی.ولی راستشو بخوای دل من اینحرفا رو نمیفهمه

درسته که مال یکی دیگه هستی ولی دلت که با منه و مال منه؟ حتی اگه نتونیم آخرش با هم باشیم  ، از اینکه بخشی از زندگیم بودی خوشحالم.

 

بعد از تایم کاری تو فکر دیدنش بودم. رفتم پارکینگ سراغ ماشینم. آسانسور پارکینگ خراب بود ، چهارطبقه رو پیاده رفتم بالا. وقتی اومدم پایین جلو پارکینگ با همون لبخند ملیح همیشگی دیدمش. احوالپرسی کرد . بهش گفتم آسانسور خرابه خودم برم ماشینتو بیارم پایین؟

گفت نه: منو ببر بالا که ماشین رو بیارم. منم ذوق کردم و سوار شد رسوندمش طبقه ای که ماشینش بودتو راه منتظر موندم بهم برسه که دیر کرد. بهش زنگ زدم. انگار یکی از همکارا رو رسونده بودباهاش خدا حافظی کردم فک کنم یک هفته ای همو نبینیم

همه بر سر زبانند و تو در میان جانی

آتش عشقی که روشن شد...

تو ,رو ,ای ,پارکینگ ,گفتی ,بهش ,کرد بهش ,رو پیاده ,، چهارطبقه ,چهارطبقه رو ,پیاده رفتم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها